پرده اول: چند وقت پیش خبری خواندم مبنی بر اینکه در آمریکا و چند کشور اروپایی به دلیل تشدید بحران بیکاری، برخی از جوانان برای کسب درآمد و هزینه های تحصیلی خود، با گرفتن پول به شرکت های تولیدی یا خدماتی اجازه می دهند تا از صورت آنها برای تبلیغ کالای خود استفاده کنند. وقتی این خبر را خواندم و عکس ها و فیلم های آن را در فضای مجازی مشاهده کردم، خیلی تاسف خوردم، که گاهی شرایط آنقدر برای افراد سخت و دشوار می شود که حاضرند برای ادامه زندگی و کسب درآمد کارهایی را انجام دهند که از انجام آن اکراه دارند.

پرده دوم: باز هم چند وقت پیش به همراه دوستم رفتیم به یک پیتزا فروشی. اولین چیزی که در بدو ورود به این مکان توجه همه را به خود جلب می کرد، نوع پوشش افرادی بود که در آنجا کار می کردند، مدل بستن روسری و مانتو و آرایش خانم هایی که در این پیتزا فروشی کار می کردند، یک شکل و یکدست و بسیار خاص و البته عجیب بود؛ جالب آنکه بیش از 90 درصد کارکنان آن مکان خانم بودند. لباس هایی که هیچ نشانی از فرهنگ ایران و اسلام در آن نبود، آرایش های باورنکردنی دختران در محیطهای کار و دانشگاه تنها یک چیز را در ذهن انسان تداعی می کند که این افراد چرا خواسته و ناخواسته خود را به بیلبوردهای تبلیغاتی تبدیل می شوند و بدون هیچ مزدی، کالاهای شرکت های سودجو را تبلیغ می کنند.
                         صورت فروشی جوانان انگلیسی برای درآمدزایی                          بیلبوردهای تبلیغاتی متحرک